روزانه دخملی
دوشنبه:امروز صبح وقتی بیدار شدم دیدم چشمای قشنگت رو باز کردی و داری از روی بالشتهایی که به عنوان محافظ دورت گذاشته بودم سینه خیز میرفتی.وقتی دیدی بیدار شدم خندیدی و اومدی سمت من.گلم وقتی خودت شیر می خوری به عروسکاتم میدی و از خودت صدای مچ مچ در میاری که داره میخوره.امروز بردمت خونه همسایه طبقه بالا که یه دختر به اسم نگین زهرا و یه پسر به اسم امیر حسین دارن.مامانشون عکاسه.کارتای تولد گلم رو دادم تا برامون چاپ کنه .امروز یه کم سرلاک خوردی.بچه ها که شیشه می خوردن تو می خواستی ازشون بگیری و خودت بخوری.اومدیم خونه از مامان نیکا همسایه بغلیمون یه کم شیر خشک گرفتم ببینم می خوری یا نه.وقتی شیر رو خوردی عق زدی.میری گلم در کمد دیواری رو باز می کنی و د...
نویسنده :
مامانی
15:51